- 6 بهمن 1397
- - 23:44
پاسخ رضا رسولی نائب رئیس شورای اسلامی شهر رشت به برخی موضع گیری های اخیر پیرامون اجرای صحیح قانون منع بكارگيرى اسامى و اصطلاحات بيگانه ارائه
گيلان جان، گيلان مهربان، گيلان پر بركت، دروازه ايران به اروپا، مهد مدرنيته در ايران، خاستگاه انقلاب مشروطه و اولين جمهورى آسيايى با نام ايران، سرزمين ميرزا كوچك جنگلى و ٨٠٠٠ شهيد گلگون كفن در راه ايران زمين، سرزمين مردان و زنان سختكوش و مهربان، سرزمين باران و ترانه، زادگاه درخشان ترين ستارگان سپهر فرهنگ و هنر و دانش و عرفان معاصر ايران و …
گيلانِ عزيز، از ديرباز و به علت غناى زيست محيطى و شرايط اقليمى مطلوب، حاصلخيزى زمين و تنوع بالاى زيستى، رونق اقتصادى و كيفيت نسبتا خوب زندگى در منطقه، فضاى باز و پيشرو فرهنگى و اجتماعى، موقعيت ويژه ژئوپلتيك و … تبديل به دارالسلام و خاكى امن براى مهاجرين و اقوام ايرانى و خارجى بوده است كه به جبر زمانه و دلايلى مانند جنگ، نسل كشى در كشورهاى همسايه، تبعيد و… (در صد سال اخير به طور مثال مهاجرت از لهستان به گيلان در دوران جنگ هاى جهانى اول و دوم، مهاجرت ارامنه به گيلان تحت اثر جنايت بزرگ و نسل كشى گسترده توسط عثمانى در خلال جنگ جهانى اول، تبعيد برادران و خواهران كرد به مناطق جنوبى گيلان و…) و يا با روياى زندگى بهتر و آسوده تر به سرزمين فرصت ها در آن زمان، يعنى گيلان جان خودمان مهاجرت كردند.
بدين سبب تركيب اجتماعى گيلان زمين، همواره مشابه همه ى جوامع مهاجر پذير، تركيبى از خرده فرهنگ ها بوده است كه در چارچوب فرهنگ بومىِ اصيل، تاثير گذار و قالب گيلك زيسته و همواره تحت اثر امتزاج و بر هم كنش فرهنگى، به روز رسانى گرديده و ارتقا يافته است.
در نيم قرن گذشته اما، تحت اثر ميان مدت و بلند مدت اصلاحات ارضى و همچنين آثار سوء تغييرات كارشناسى نشده در تقسيمات سياسى ايران عزيز كه سبب تغييرات پياپى در پهنه ى جغرافيايى گيلان گرديد، تركيب مهاجرين به گيلان زمين به لحاظ طبقه اجتماعى كمى متفاوت بوده است… از طرفى در فقدان برنامه ريزى مناسب اسكان، اين عزيزان بيشتر در مناطق حاشيه اى شهر هاى گيلان (كمتر روستاها) و به صورت غير رسمى سكونت يافته و غالبا فرصت استفاده از خدمات مناسب شهرى و گفتگو و اثرپذيرى از متن جوامع شهرى گيلان را نيافتند.اين امر از يكطرف و كوچ گسترده نخبگان اجتماعى از گيلان و ايران از طرف ديگر، سبب ايجاد يك گسست و عدم امتزاج فرهنگى مهاجرين با فرهنگ بومى گيلان گرديد. به طورى كه نسل هاى بعدى آنان كه در آب و خاك گيلان چشم به جهان گشوده و نشو و نما كرده و عملا “گيلانى” اند، آنچنان تعلق خاطرى به زادگاه خود ندارند.قطعا جبران اين ناهمگنى فرهنگى و اجتماعى مستلزم آسيب شناسى و برنامه ريزى درست و صرف زمان و انرژى مضاعف است. شايد مهمترين و عاجل ترين سياست ميبايست توجه به توازن در توسعه و ارائه خدمات شهرى مناسب به مناطق كم برخوردار باشد؛ نه فقط و لزوما به اين خاطر كه ساكنين غير رسمى اين مناطق مستحق اين خدمات اند، از اين رو كه رشت و گيلان مستحق داشتن رشتوندان و ساكنينى شايسته و با ذهن توسعه يافته اند…
قطعا مباحث مرتبط با آثار سوءِ عدم مديريت و اسكان صحيح مهاجرين به گيلان در اين مجال نمى گنجد، اما آنچه مسلم است تجربه و خاطره تلخ پديده ى مهاجرت در گذشته ى گيلان عزيز است…
اين روزها اما موج جديد و گسترده اى از مهاجرت از مناطق مركزى ايرانِ عزيز و تحت تاثير تنش آبى سالهاى آينده در قلب و مركز ميهن عزيزتر از جانمان در حال انجام است. قطعا اين پديده مى تواند فرصت هاى بينظيرى براى گيلان عزيزمان به همراه داشته باشد، به شرطى كه با استفاده از تجربيات و اشتباهات گذشته مان، و با برنامه ريزى صحيح و نظام مند اسكان، چه به لحاظ فضايى و چه از حيث بسترفرهنگى و اجتماعى، مجهز و آماده ى اين اتفاق بزرگ باشيم…
از اينرو و حسب وظيفه، در پانزده ماه گذشته به اين مهم البته در محدوده جغرافياى وظيفه اى خود، يعنى رشتِ بينظير پرداخته ام.
از آن جمله اعمال سياست هاى توسعه متوازن در اصلاحات طرح تفصيلى، ارائه و تصويب مطالعه برنامه اسكان مناسب در پهنه و حرائم شهر رشت كه در حال انجام است، باز آفرينى عملكردى بافت مركزى رشت و افزايش سطح توليد كنندگى در بافت متن شهر، ارائه و تصويب الزام شهردارى به مذاكره و خريد اراضى شركت سفيدرود با همين رويكرد، اقدام براى رفع موانع تفكيك اراضى و نظام مند نمودن ساخت و ساز در زمين هاى داراى سند عادى و … بوده است.
پر واضح است علاوه بر سياست هاى كالبدى، در حوزه فرهنگى و اجتماعى كه فى الواقع روح شهر محسوب ميگردد نيز نياز به برنامه ريزى دقيق و موشكافانه وجود دارد.
علاوه بر فعاليت و برنامه ريزى هاى مفيد صورت گرفته در كميسيون فرهنگى شورا،
به عنوان يك عضو شورا و در راستاى بند ٢ ماده ٧١ قانون شورا ها نسبت به ايجاد كارگروه هاى مختلف در راستاى حفظ و اشاعه ى فرهنگ گيلك و نظام مند نمودن زبان گيلكى به عنوان مهمترين و بارزترين نمود فرهنگى و اجتماعى گيلان زمين اقدام كه در حال تهيه و تدوين طرح ها و دستورالعمل هاى لازم در
اين راستا مى باشند.
در اين راستا علاوه بر سياست هاى ايجابى كه ان شاءالله خروجى هاى ملموس آن به زودى عرضه خواهد گرديد، طرحى در خصوص تاكيد بر اجراى دقيق ماده ٦ آيين نامه اجرايى قانون منع بكارگيرى اسامى و اصطلاحات بيگانه ارائه گرديد كه با حواشى قابل تاملى مواجه گرديد!
ماده ٦ اين آيين نامه اذعان ميدارد:
افرادی که علاوه بر زبان فارسی به یکی از زبانهای خاص اقلیتهای دینی
شناخته شده در قانون اساسی یا گویش‌های محلی و قومی رایج در‌بعضی مناطق ایران سخن می‌گویند مجازند از اسامی خاص متعلق به آن زبان یا گویش در نامگذاری محصولات و مؤسسه‌ها و اماکن مربوط به خود در‌همان مناطق استفاده کنند.
مسلما ذات اين قانون نه قوميت گرايانه است و نه … و صرفاو به درستى در راستاى ارج نهادن به فرهنگ و هويت بومى هر منطقه ذيل پرچم مقدس جمهورى اسلامى ايران مدنظر بوده است.
در اين راستا و در جهت رفع برخى ابهامات موجود لازم دانستم مواردى را جهت استحضار رشتوندان گرانقدر عرض نمايم:
١- اجراى اين قانون و آيين نامه اجرايى آن از حقوق مدنى هر شهروند ايرانى در هر نقطه از خاك پاك ايران اسلامى ست، و ارائه اين طرح در پاسخ به مطالبات به حق مردم و جوانان غيور رشت براى حفظ و صيانت از فرهنگ غنى گيلك و در راستاى الزام شهردارى به رعايت قانون با هماهنگى ساير دستگاه هاى ذيمدخل يعنى اداره كل ارشاد و پليس محترم اماكن بوده است.
٢- همانگونه كه در چكيده ى فيلم ارائه ى طرح ملاحظه ميفرماييد، در اين طرح هيچ اشاره اى به قوميت و گويش خاصى نشده و منظور تمامى خرده فرهنگ ها و قوميت هاى مختلف ساكن در جغرافياى شهر رشت بوده است.
٣- تمامى قوميت هاى ساكن در پهنه ى جغرافيايى جمهورى اسلامى ايران، زير پرچم مقدس ايران و در چارچوب قوانين معنى و مفهوم يافته و همگى بارها نشان داده ايم كه جانمان را در راه حفظ ارزش ها و صيانت از آب و خاك و تماميت ارضى ايران عزيز فدا خواهيم نمود.
٤- غوغاسالارى و جوسازى هاى سازماندهى شده برخى رسانه هاى معاند و متاسفانه ايادى داخلى آنها نشاندهنده ى توطئه ى دشمنان براى تحريك وتهييج جوانان پاك نيت ايران زمين و ايجاد نفاق و جدايى مابين اقوام ايرانى ست كه قطعا هوشيارى و آرامش جوانان غيور گيلان زمين پاسخى دندان شكن براى دشمنان و بدخواهان ايران اسلامى خواهد بود…
