
نبرد نبوغ و سیاستهای ناجوانمردانه
نبض خبر : نیکولا تسلا و توماس ادیسون، دو نابغهای بودند که مسیر پیشرفت علم را دگرگون کردند، اما داستان این دو تنها یک رقابت علمی نبود؛ بلکه تقابل هوش، پشتکار و سیاستهای ناعادلانه بود.
تسلا، با ذهنی خلاق و ایدههای پیشرو، در آغاز جوانی به آمریکا مهاجرت کرد و برای ادیسون شروع به کار کرد. او توانست با بهبود طراحی موتورهای ادیسون، بازدهی آنها را به طور قابل توجهی افزایش دهد. ادیسون که تحت تأثیر استعداد تسلا قرار گرفته بود، وعده پرداخت ۵۰ هزار دلار به او داد. اما پس از تحقق وعدههای فنی تسلا، ادیسون به طعنه گفت: «تسلا، تو هنوز شوخی آمریکاییها رو درک نکردی!»
این خیانت باعث شد تسلا از ادیسون جدا شود و راه خودش را در پیش بگیرد.
نبرد جریانها؛ تسلا در برابر ادیسون نبرد نبوغ و سیاستهای ناجوانمردانه
پس از جدایی، تسلا با سرمایهگذاری جورج وستینگهاوس، فناوری جریان متناوب (AC) را توسعه داد. این فناوری انقلابی، امکان انتقال برق در مسافتهای طولانیتر و با هزینه کمتر را فراهم میکرد.
اما ادیسون که روی فناوری جریان مستقیم (DC) سرمایهگذاری کرده بود، نمیخواست شکست را بپذیرد. او برای بیاعتبار کردن تسلا و فناوریاش دست به روشهای ناجوانمردانه زد:
1. پروپاگاندا و ترسافکنی: ادیسون کمپین گستردهای به راه انداخت تا جریان متناوب را خطرناک جلوه دهد. او حتی در نمایشهای عمومی حیواناتی مانند سگ و گربه را با برق AC میکشت تا مردم را بترساند.
2. اختراع صندلی الکتریکی: ادیسون در اقدامی غیراخلاقی، صندلی الکتریکی را بر اساس جریان متناوب طراحی کرد و تلاش کرد آن را نماد مرگبار بودن AC معرفی کند.
پیروزی علمی اما شکست مالی
با وجود تمام این کارشکنیها، فناوری تسلا در نهایت پیروز شد. جریان متناوب امروزه اساس تأمین برق در سراسر جهان است. با این حال، تسلا به دلیل اعتماد بیش از حد به سرمایهگذاران و بیتوجهی به مسائل مالی، حقوق اختراعات خود را به بهای ناچیزی واگذار کرد.
او بیشتر از آنکه به ثروت بیندیشد، به علم و نوآوری علاقه داشت. تسلا آزمایشهای پیچیدهای در زمینه انتقال بیسیم برق، امواج رادیویی و حتی ایدههای بلندپروازانه در حوزه انرژی آزاد انجام داد. اما این تلاشها، که هزینههای هنگفتی به همراه داشت، او را در نهایت در فقر فرو برد.
تسلا در اواخر عمرش تنها و فراموش شده در اتاقی کوچک در هتلی در نیویورک زندگی میکرد. او در سال ۱۹۴۳ در حالی که در فقر و انزوا به سر میبرد، درگذشت.
1. استعداد بدون مدیریت درست، موفقیت را تضمین نمیکند. تسلا نابغهای بینظیر بود، اما سیاستهای هوشمندانه و بیرحمانه ادیسون او را به حاشیه راند.
2. اعتماد بیجا میتواند سرنوشتساز باشد. تسلا بارها قربانی فریبکاریهای افراد سودجو شد.
3. پشتکار و ایمان به آرمانها ارزشمند است، اما هوشمندی در تصمیمات مالی و اجتماعی هم ضروری است.
تسلا شاید در زمان خود به حق خود نرسید، اما امروز نام او با پیشرفتهای بزرگ در علم و فناوری گره خورده است؛ گواهی بر اینکه حقیقت و نبوغ، هرچند دیر، در نهایت پیروز میشوند.
سید رضا ثابت قدم