- -
برای همصحبتی باخانم خلیل بیگی باید به شهرستان لاهیجان رفت شهرستانی با طبیعت منحصربهفرد خودش، مردم لاهیجان او را با سبزیهای معطرش میشناسند و حتی خارج از شهرستان هم برای خودش آوازهای دارد که قابل توصیف است.
او میگوید همیشه به آشپزی علاقه خاصی داشتم و از حدود ۱۰ سال پیش در پارکینگ خانهام کار آشپزی انجام میدادم، در ابتدا مشتری زیادی نداشتم اما کمکم باکار من آشنا شدند و مشتریانم زیاد شدند.
پس از مدتی سبزیها را بعد از پخته شدن و آماده کردن بهصورت بستهبندی به رستورانها میفروختم که در سال ۹۴ مشتریانم به دو برابر رسیدند و به دلیل نداشتن فضای کار مناسب و همچنین اعتراض همسایهها به خاطر ایجاد بوی برخی سرخکردنیها مثل پیاز در فضای بسته، نمیتوانستم همه سفارشات را قبول کنم.
خانم خلیل بیگی با توجه به تجربه کار و علاقهای که به کار پخت سبزی داشت نمیتوانست بهراحتی دست از کار بکشد و به همین دلیل دنبال راهی میگشت تا بتواند فضای مناسبی را برای کارش ایجاد کند.
در سال ۹۴ با مراجعه به کمیته امداد و گذراندن مراحل مشاوره شغلی، مبلغ ۱۵ میلیون تومان تسهیلات دریافت میکند و مقداری تجهیزات برای کارش خریداری میکند چون قبل از آن چند بشکه آبی، چند سبد و یک اجاقگاز کوچک و یک دستگاه فریزر تنها تجهیزاتی بود که او برای کارش داشت.
او پس از مدت کوتاهی تصمیم به راهاندازی یک کارگاه پخت و بستهبندی سبزی میکند، زمانی که در پارکینگ منزلش کار میکرد ماهیانه حدود ۵۰۰ هزار تومان درآمد داشت اما بعد از راهاندازی کارگاه بین ۸ تا ۱۱ میلیون تومان فروش ماهیانه دارد.
او و همسرش هرروز کار میکنند همسرش ساعت دو صبح با موتوری که دارد به میدان ترهبار لنگرود میرود تا سبزیهای تازه خریداری کند و به کارگاه بیاورد، خانم خلیلی هم کارش را از ساعت سه صبح شروع میکند و پس از پاک کردن و شستن سبزیها آنها را خردکرده و تا قبل از ساعت ۱۲ ظهر به مشتریها تحویل میدهد.
این زوج تلاشگر در حال حاضر از ده رستوران مطرح سفارش کاردارند و علاوه بر آن، فروشگاههای زنجیرهای هم به آنها سفارش کار میدهند.
او میگوید: در کارگاه من و همسرم کار میکنیم اما بیرون از کارگاه ده نفر با ما همکاری میکنند که ماهیانه حقوق خوبی به آنها میدهم تا بتوانند زندگی نسبتاً خوبی داشته باشند، البته در ماههای اخیر به دلیل افزایش ناگهانی قیمت روغن و برخی کالاها مجبور شدم قیمت محصولاتم راکمی بالا ببرم اما از کیفیت آنها چیزی کم نشده و به همین خاطر مشتریهای من هم کم نشدهاند.
خانم خلیل بیگی به دلیل علاقهمندی به کارش برخی خطرات را هم به جان میخرد مثلاً کار با دستگاه خطرات خاص خودش را دارد و بهنوعی سختی کار خانم خلیل بیگی محسوب میشود ولی بااینحال دست از کار و تلاش برنداشته و همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
او آرزو دارد که کسبوکارش را آنقدر رونق دهد تا بتواند ۱۰۰ نفر را با خودش مشغول به کار کند و بهنوعی یکی از آرزوهای خانم خلیل بیگی است، او برای توسعه دادن کارش نیاز بهنوعی فریزر دارد که فقط یک شرکت در ایران آن را دارد و قیمتش هم قدری بالا است و در حال حاضر توان خرید آن را ندارد و نیاز به مساعدت و کمک کمیته امداد و بانک دارد.