جناب آقای شهردار؛
سرعت گیرها را از جلوی پای مدیران مناطق بردارید. لزوم تعویض مدیران و افراد ناکارآمد
✍سروش علیزاده « روزنامه نگار و فعال فرهنگی اجتماعی»
▫️اسدالله عباسی استاندار گیلان جمله ای دارد که در ادبیات مدیریت شهری گیلان معروف شده است : «سرعت گیر ها را کاهش دهید!»
درست است که این جمله با توجه به مصوبه شورای ترافیک استان ها گفته شد اما بازتاب این جمله واقعیت دردناکی را در مدیریت شهری استان گیلان نمودار ساخت که کمتر به آن پرداخته شده است و در این یادداشت به این واقعیت نگاه ویژه ای خواهم داشت.
کمتر از یک هفته گذشته محمد حسین کارگر نیا
در جلسه شورای اداری شهرداری گفت : «از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
این یعنی سرعت گیر هایی در مدیریت شهری شهرداری رشت وجود دارند که حرکت توسعه ای شهر و برنامه ها و اهداف مد نظر شورا و شهرداری رشت را کند و در مواقعی فلج کرده اند.
یعنی شهردار رشت منویات و برنامه هایی برای بهبود اوضاع شهر رشت دارد که مدیران باید در راستای انجام آن کارشکنی نکرده و همراهی لازم را داشته باشند.
می دانیم که رشت پنج منطقه دارد و پنج مدیر منطقه در آن مشغول به خدمت هستند . این پنج منطقه به همراه سازمان های شهرداری بازوها و ابزار حکمفرمایی شهر دار هستند عملا اگر هر کدام از این پنج مدیر نتوانند در پیشبرد اهداف شورا و شهردار حرکت کنند مدیریت شهری که ساختارش مانند ارگانیزم های بدن یک موجود زنده هستند دچار مشکل شده و علاوه بر ایجاد ساختار فشل مدیریتی موجب سکته و توقف در مسیر راهبرد های مدیریتی و منویات شهردار خواهند شد. حال دوباره جمله استاندار و رییس شورای شهر را با هم مرور کنیم.
«سرعتگیر ها را کاهش دهید ! از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
چرایی مرور این جملات به دلیل وجود قاعده خلاف این جملات است یعنی شورا و شهردار محترم رشت نیز باید به مدیران مناطق پنج گانه رشت در راستای پیشبرد اهداف کمک کنند و چه کمکی بزرگتر از اینکه سرعت گیر ها را در مناطق بر دارند و این سرعت گیر ها عملا معاونین و مدیرانی در مناطق هستند که متاسفانه یا همسویی کاری با مدیران مناطق ندارند و برنامه های مدیران مناطق در امور مالی و شهرسازی و خدمات شهر و عمرانی و … را به پیش نمی برند یا اینکه اصلا توانایی و تجربه و برش کاری لازم را ندارند.
این یک اصل پذیرفته شده است که بدون ابزار و بازوی لازم خوشفکر و هماهنگ و کاربلد اجرایی و اداری نمی توان کار ها را به پیش برد.
شهر رشت پس از مدت ها رکود عمرانی و توسعه ای و سخت شدن امور اداری شهرداری بر مردم که به احتضار بردن مدیریت شهری را تا ورطه کامل جدایی شهروندان با مدیریت شهری برده بود این روز ها جان تازه ای گرفته است. نوید این می رود که کارها چنان شود که باید باشد پس لازم و شایسته است که اعضای محترم شورای شهر رشت و علی الخصوص شهر دار محترم آقای رحیم شوقی این اختیار و توجه را به مدیران مناطق داشته باشند که بتوانند در انتخاب معاونین و مدیران خود اختیار بیشتر و حداقل توجه به خواسته های مدیران مناطق در تعویض معاونین و مدیران غیر همسو و ناکارآمد داشته باشند .
کمترین انتظار مردم از شورا و شهردار این است که سرعت گیر ها را از جلوی حرکت روبه جلو مدیران مناطق بردارند تا شبهه ماندن معاونین و مدیران ناکارآمد اما نور چشمی و توصیه ای در مناطق و سازمان ها نباشد و شایسته سالاری حاکم شود.
از اصول یدیهی مدیریت شهری است که نباید با افراد ناکار آمد مسامحه کرد باید نیروهای فعال و کارآمد در مناطق به همکاری با مدیران مناطق بپردازند تا هم در حوزه های خدمات رسانی و هم در حوزه های مالی برای تامین بودجه انجام پروژه های طرح های میثاق و سایر پروژه ها تامین شود و رضایتمندی شهروندان و رضایت خداوند در انجام درست امور صورت بگیرد و این رشت مهربان آغوشش را به سمت فرزندانش که اعضای شورا و شهردار گشوده است و این فرصت خدمتگذاری به شهر و مردم برایشان فراهم شده است و در تاریخ هم ثبت خواهد شد که این شورا و شهردار در این برهه تاریخی چه کرده اند و چه نکرده اند اگر در تاریخ این شهر انجمن های شهری موفق داشته ایم که از دل آن شهرداری مانند سرتیپ پور در تاریخ ثبت شده چرا شورای ششم رشت و رحیم شوقی به عنوان شهردار در آن به عالی ترین وجه مدیریتی ثبت نشده و در اذهان تا سالیان سال به یاد نمانند پس تا دیر نشده سرعت گیر ها را از جلوی مسیر مدیران مناطق بردارید و فردا دیر است امروز به خواست و حرف مدیران مناطق و سازمان ها توجه کنید. جناب آقای شهردار؛
سرعت گیرها را از جلوی پای مدیران مناطق بردارید. لزوم تعویض مدیران و افراد ناکارآمد
✍سروش علیزاده « روزنامه نگار و فعال فرهنگی اجتماعی»
▫️اسدالله عباسی استاندار گیلان جمله ای دارد که در ادبیات مدیریت شهری گیلان معروف شده است : «سرعت گیر ها را کاهش دهید!»
درست است که این جمله با توجه به مصوبه شورای ترافیک استان ها گفته شد اما بازتاب این جمله واقعیت دردناکی را در مدیریت شهری استان گیلان نمودار ساخت که کمتر به آن پرداخته شده است و در این یادداشت به این واقعیت نگاه ویژه ای خواهم داشت.
کمتر از یک هفته گذشته محمد حسین کارگر نیا
در جلسه شورای اداری شهرداری گفت : «از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
این یعنی سرعت گیر هایی در مدیریت شهری شهرداری رشت وجود دارند که حرکت توسعه ای شهر و برنامه ها و اهداف مد نظر شورا و شهرداری رشت را کند و در مواقعی فلج کرده اند.
یعنی شهردار رشت منویات و برنامه هایی برای بهبود اوضاع شهر رشت دارد که مدیران باید در راستای انجام آن کارشکنی نکرده و همراهی لازم را داشته باشند.
می دانیم که رشت پنج منطقه دارد و پنج مدیر منطقه در آن مشغول به خدمت هستند . این پنج منطقه به همراه سازمان های شهرداری بازوها و ابزار حکمفرمایی شهر دار هستند عملا اگر هر کدام از این پنج مدیر نتوانند در پیشبرد اهداف شورا و شهردار حرکت کنند مدیریت شهری که ساختارش مانند ارگانیزم های بدن یک موجود زنده هستند دچار مشکل شده و علاوه بر ایجاد ساختار فشل مدیریتی موجب سکته و توقف در مسیر راهبرد های مدیریتی و منویات شهردار خواهند شد. حال دوباره جمله استاندار و رییس شورای شهر را با هم مرور کنیم.
«سرعتگیر ها را کاهش دهید ! از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
چرایی مرور این جملات به دلیل وجود قاعده خلاف این جملات است یعنی شورا و شهردار محترم رشت نیز باید به مدیران مناطق پنج گانه رشت در راستای پیشبرد اهداف کمک کنند و چه کمکی بزرگتر از اینکه سرعت گیر ها را در مناطق بر دارند و این سرعت گیر ها عملا معاونین و مدیرانی در مناطق هستند که متاسفانه یا همسویی کاری با مدیران مناطق ندارند و برنامه های مدیران مناطق در امور مالی و شهرسازی و خدمات شهر و عمرانی و … را به پیش نمی برند یا اینکه اصلا توانایی و تجربه و برش کاری لازم را ندارند.
این یک اصل پذیرفته شده است که بدون ابزار و بازوی لازم خوشفکر و هماهنگ و کاربلد اجرایی و اداری نمی توان کار ها را به پیش برد.
شهر رشت پس از مدت ها رکود عمرانی و توسعه ای و سخت شدن امور اداری شهرداری بر مردم که به احتضار بردن مدیریت شهری را تا ورطه کامل جدایی شهروندان با مدیریت شهری برده بود این روز ها جان تازه ای گرفته است. نوید این می رود که کارها چنان شود که باید باشد پس لازم و شایسته است که اعضای محترم شورای شهر رشت و علی الخصوص شهر دار محترم آقای رحیم شوقی این اختیار و توجه را به مدیران مناطق داشته باشند که بتوانند در انتخاب معاونین و مدیران خود اختیار بیشتر و حداقل توجه به خواسته های مدیران مناطق در تعویض معاونین و مدیران غیر همسو و ناکارآمد داشته باشند .
کمترین انتظار مردم از شورا و شهردار این است که سرعت گیر ها را از جلوی حرکت روبه جلو مدیران مناطق بردارند تا شبهه ماندن معاونین و مدیران ناکارآمد اما نور چشمی و توصیه ای در مناطق و سازمان ها نباشد و شایسته سالاری حاکم شود.
از اصول یدیهی مدیریت شهری است که نباید با افراد ناکار آمد مسامحه کرد باید نیروهای فعال و کارآمد در مناطق به همکاری با مدیران مناطق بپردازند تا هم در حوزه های خدمات رسانی و هم در حوزه های مالی برای تامین بودجه انجام پروژه های طرح های میثاق و سایر پروژه ها تامین شود و رضایتمندی شهروندان و رضایت خداوند در انجام درست امور صورت بگیرد و این رشت مهربان آغوشش را به سمت فرزندانش که اعضای شورا و شهردار گشوده است و این فرصت خدمتگذاری به شهر و مردم برایشان فراهم شده است و در تاریخ هم ثبت خواهد شد که این شورا و شهردار در این برهه تاریخی چه کرده اند و چه نکرده اند اگر در تاریخ این شهر انجمن های شهری موفق داشته ایم که از دل آن شهرداری مانند سرتیپ پور در تاریخ ثبت شده چرا شورای ششم رشت و رحیم شوقی به عنوان شهردار در آن به عالی ترین وجه مدیریتی ثبت نشده و در اذهان تا سالیان سال به یاد نمانند پس تا دیر نشده سرعت گیر ها را از جلوی مسیر مدیران مناطق بردارید و فردا دیر است امروز به خواست و حرف مدیران مناطق و سازمان ها توجه کنید. جناب آقای شهردار؛
سرعت گیرها را از جلوی پای مدیران مناطق بردارید. لزوم تعویض مدیران و افراد ناکارآمد
✍سروش علیزاده « روزنامه نگار و فعال فرهنگی اجتماعی»
▫️اسدالله عباسی استاندار گیلان جمله ای دارد که در ادبیات مدیریت شهری گیلان معروف شده است : «سرعت گیر ها را کاهش دهید!»
درست است که این جمله با توجه به مصوبه شورای ترافیک استان ها گفته شد اما بازتاب این جمله واقعیت دردناکی را در مدیریت شهری استان گیلان نمودار ساخت که کمتر به آن پرداخته شده است و در این یادداشت به این واقعیت نگاه ویژه ای خواهم داشت.
کمتر از یک هفته گذشته محمد حسین کارگر نیا
در جلسه شورای اداری شهرداری گفت : «از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
این یعنی سرعت گیر هایی در مدیریت شهری شهرداری رشت وجود دارند که حرکت توسعه ای شهر و برنامه ها و اهداف مد نظر شورا و شهرداری رشت را کند و در مواقعی فلج کرده اند.
یعنی شهردار رشت منویات و برنامه هایی برای بهبود اوضاع شهر رشت دارد که مدیران باید در راستای انجام آن کارشکنی نکرده و همراهی لازم را داشته باشند.
می دانیم که رشت پنج منطقه دارد و پنج مدیر منطقه در آن مشغول به خدمت هستند . این پنج منطقه به همراه سازمان های شهرداری بازوها و ابزار حکمفرمایی شهر دار هستند عملا اگر هر کدام از این پنج مدیر نتوانند در پیشبرد اهداف شورا و شهردار حرکت کنند مدیریت شهری که ساختارش مانند ارگانیزم های بدن یک موجود زنده هستند دچار مشکل شده و علاوه بر ایجاد ساختار فشل مدیریتی موجب سکته و توقف در مسیر راهبرد های مدیریتی و منویات شهردار خواهند شد. حال دوباره جمله استاندار و رییس شورای شهر را با هم مرور کنیم.
«سرعتگیر ها را کاهش دهید ! از مدیران شهرداری رشت تقاضا دارم که در راستای اجرای پروژه ها و خدمات رسانی به شهر و شهروندان همراه و همگام با شهردار رشت حرکت کنند!»
چرایی مرور این جملات به دلیل وجود قاعده خلاف این جملات است یعنی شورا و شهردار محترم رشت نیز باید به مدیران مناطق پنج گانه رشت در راستای پیشبرد اهداف کمک کنند و چه کمکی بزرگتر از اینکه سرعت گیر ها را در مناطق بر دارند و این سرعت گیر ها عملا معاونین و مدیرانی در مناطق هستند که متاسفانه یا همسویی کاری با مدیران مناطق ندارند و برنامه های مدیران مناطق در امور مالی و شهرسازی و خدمات شهر و عمرانی و … را به پیش نمی برند یا اینکه اصلا توانایی و تجربه و برش کاری لازم را ندارند.
این یک اصل پذیرفته شده است که بدون ابزار و بازوی لازم خوشفکر و هماهنگ و کاربلد اجرایی و اداری نمی توان کار ها را به پیش برد.
شهر رشت پس از مدت ها رکود عمرانی و توسعه ای و سخت شدن امور اداری شهرداری بر مردم که به احتضار بردن مدیریت شهری را تا ورطه کامل جدایی شهروندان با مدیریت شهری برده بود این روز ها جان تازه ای گرفته است. نوید این می رود که کارها چنان شود که باید باشد پس لازم و شایسته است که اعضای محترم شورای شهر رشت و علی الخصوص شهر دار محترم آقای رحیم شوقی این اختیار و توجه را به مدیران مناطق داشته باشند که بتوانند در انتخاب معاونین و مدیران خود اختیار بیشتر و حداقل توجه به خواسته های مدیران مناطق در تعویض معاونین و مدیران غیر همسو و ناکارآمد داشته باشند .
کمترین انتظار مردم از شورا و شهردار این است که سرعت گیر ها را از جلوی حرکت روبه جلو مدیران مناطق بردارند تا شبهه ماندن معاونین و مدیران ناکارآمد اما نور چشمی و توصیه ای در مناطق و سازمان ها نباشد و شایسته سالاری حاکم شود.
از اصول یدیهی مدیریت شهری است که نباید با افراد ناکار آمد مسامحه کرد باید نیروهای فعال و کارآمد در مناطق به همکاری با مدیران مناطق بپردازند تا هم در حوزه های خدمات رسانی و هم در حوزه های مالی برای تامین بودجه انجام پروژه های طرح های میثاق و سایر پروژه ها تامین شود و رضایتمندی شهروندان و رضایت خداوند در انجام درست امور صورت بگیرد و این رشت مهربان آغوشش را به سمت فرزندانش که اعضای شورا و شهردار گشوده است و این فرصت خدمتگذاری به شهر و مردم برایشان فراهم شده است و در تاریخ هم ثبت خواهد شد که این شورا و شهردار در این برهه تاریخی چه کرده اند و چه نکرده اند اگر در تاریخ این شهر انجمن های شهری موفق داشته ایم که از دل آن شهرداری مانند سرتیپ پور در تاریخ ثبت شده چرا شورای ششم رشت و رحیم شوقی به عنوان شهردار در آن به عالی ترین وجه مدیریتی ثبت نشده و در اذهان تا سالیان سال به یاد نمانند پس تا دیر نشده سرعت گیر ها را از جلوی مسیر مدیران مناطق بردارید و فردا دیر است امروز به خواست و حرف مدیران مناطق و سازمان ها توجه کنید.