00010 copy

مطالبه اجاره برای صاحبخانه گران تمام شد

نبض خبر :

خواهرم به تنهایی زندگی می‌کند و طبقه دوم و سوم خانه‌اش را اجاره داده است. نگران خواهرم هستم و فکر می‌کنم بلایی سر او آمده باشد، امکان نداشت ثریا سه روز با من تماس نگیرد.

کشف جسد در بیابان
با شکایت زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران راهی خانه زن تنها شدند. آن‌ها با هماهنگی‌های قضایی به خانه ثریا وارد شدند، اما هیچ رد و اثری از زن میانسال نبود. در ورودی سالم بود و بهم ریختگی هم داخل خانه به چشم نمی‌خورد. از این‌رو مأموران احتمال دادند حادثه‌ای برای وی رخ داده باشد.

با این فرضیه تیم تحقیق به سراغ پرونده‌های اجساد افراد ناشناس رفتند. در میان پرونده اجساد مجهول‌الهویه، آن‌ها با پرونده زن میانسالی مواجه شدند که روز ۱۷ مرداد جسد او در حوالی کارخانه متروکه‌ای در رودبارقصران پیدا شده بود.

جسد را یک رهگذر پیدا کرده و به پلیس خبر داده بود. زن میانسال لباس خانه به تن داشت و داخل چادر و پلاستیک پیچیده شده بود. بدین ترتیب این احتمال مطرح شد که محل قتل زن میانسال جای دیگری بوده و جسد به آنجا منتقل شده است. اما از آنجایی که هیچ مدرک هویتی همراه جسد نبود، در کلاسه پرونده‌های فقدانی قرار گرفته بود.

با این احتمال که جسد متعلق به ثریا باشد، از خواهرش خواسته شد برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی برود. زن جوان با حضور در پزشکی قانونی، بلافاصله خواهرش را شناسایی کرد و بدین ترتیب راز هویت جسد رها شده در رودبارقصران برملا شد.

در ادامه تحقیقات و با کشف جسد زن میانسال، بازپرس محمدجواد شفیعی، دستور شناسایی عامل یا عاملان قتل زن تنها را صادر کرد. در بررسی‌های اولیه مشخص شد که ثریا با کسی اختلاف نداشته و تنها اختلافش با مستأجر طبقه سومش بوده است. مرد جوانی به‌نام بابک که در پیک موتوری کار می‌کرده و به همراه زن و بچه‌اش مستأجر طبقه سوم خانه ثریا بوده است. بابک ۳ ماه بود که کرایه ۲ میلیون تومانی خانه‌اش را پرداخت نکرده بود و سر همین مسأله با صاحب خانه‌اش اختلاف داشت.

جنایت ناخواسته
مرد مستأجر ساعت ۱۰ صبح دوشنبه ۲۷ مرداد توسط مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت بازداشت شد. وی ابتدا منکر جنایت بود، اما صبح روز سه‌شنبه زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به جنایت ناخواسته اعتراف کرد و گفت: نمی‌خواستم او را به قتل برسانم. سه ماه بود که درآمدی نداشتم و نتوانسته بودم کرایه‌ام را پرداخت کنم. ثریا از من خواست به مقابل خانه‌اش بروم تا در رابطه با کرایه‌های پرداخت نشده صحبت کنیم. به او گفتم پول ندارم به من مهلت بده، اما ناگهان شروع به داد و فریاد کرد در یک لحظه عصبانی شدم و او را هل دادم. تعادلش به هم خورد و روی سنگ‌های مقابل در ورودی داخل خانه‌اش افتاد. هر چه صدایش کردم جواب نداد. خیلی ترسیده بودم او را به داخل خانه کشاندم و کلیدهایش را برداشتم و رفتم. عصر که برگشتم وارد خانه‌اش شدم. متوجه شدم مرده است. با خودم گفتم اگر جنازه در خانه بماند بو می‌گیرد. برای همین او را داخل پلاستیک و چادرش پیچیدم و داخل خودرو پرایدم قرار داده و به سمت رودبار قصران حرکت کردم و در نزدیکی کارخانه متروکه‌ای رهایش کردم.

بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

 

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
اشتراک گذاری در whatsapp
  • اخبار مرتبط
  • تبادل نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *