نهضت جنگل درجنگ رودبارومنجیل

کلنل استوکس که ازطرف دنسترویل برای مذاکره با جنگلی ها اعزام شده بود ،بادست خالی به قزوین بازگشت وشکست مذاکرات راگزارش داد وبلافاصله دنسترویل موضوع رابا بیچرخف به میان گذاشت وهر دو نفر مهیای مبارزه شدند واتمام حجت 48 ساعته به جنگل فرستادند.نهضت جنگل درجنگ
مفاد اتمام حجت این بودکه جنگلی هاباید خط منجیل –انزلی رابرای عبورآخرین دستجات ارتش روس بازگذاشته سنگرهای خودرا تخلیه کنند.جنگلی ها که درمنجیل موضع گرفته با عده ای درحدود 3 هزارنفرآماده دفاع بودند به ماژورفن پاشن آلمانی ماموریت دادند به ستاد بیچرخف رفته وشخصا با وی مذاکره نماید شاید توفیقی برای احترازازتصادم بیابد وفرمانده روس رابه عبوربلا معارض سربازانش ازمنطقه گیلان بدون مصاحبت قواء انگلیس متقاعد کند.
فن پاشن به ستاد بیچرخف رفت ودرملاقاتش با فرمانده روس به وی اعلام نمود که ازطرف جنگل ماموراست که به بیچراخف اطلاع دهد که برای رجعت سربازان روس وافسرانشان عایق ومانعی وجود ندارد، چنانچه قواء مزبورمنظما ازخط شوسه عبورکنند جنگل نه تنها (مانند گذشته ) معترضشان نخواهد بود بلکه تسهیلات لازم رانیزمرعی خواهد داشت والبته این جوازشامل قواء انگلیس نیست زیرا دستجات روس به خانه واوطان خود برمی گردند ولی اینان درمقام اجراء نقشه استعماریند .
بطوریکه ژنرال دنسترویل درکتاب معروفش آورده است ،بیچارخف به ماژورفن پاشن پاسخ می دهد حاضرنیست با یک نفر آلمانی بعنوان نماینده جنگل مذاکره کند ونمی خواهد داخل هیچ گونه گفتگو درباب عقد ائتلاف بشود حتی حضورش دربرابرخود یک قسم اهانت می شمارد ومصمم است به مجرد غایب شدن این نماینده ازنظرش فورا تعرض راشروع کند.
لیکن مطالب مزبور مقرون به صحت نیست چه به قسمی که ازفن پاشن درهمان تاریخ روایت شده فرمانده روس به وی گفته بود چنانچه مجاهدین جنگل ازسرراهش برداشته شوند واو مطمئن گردد که سربازانش به سلامت ازمنطقه گیلان دورشوند او حرفی ندارد ومایل به خونریزی نیست ودراین باب تضمین می خواهد.
فن پاشن استمهال می کند که ظرف 24 ساعت مراتب رابه میرزا اعلام وترتیب عملی به این کاربدهد وهنوزهیچ چیزی ازمهلت 24 ساعته نگذشته بود که بیچرخف با قوای فرمانده انگلیسی تعرض نظامی خود را درچهارم رمضان 1336 قمری آغازمی نماید.
به هرحال بدوا دو هواپیمای اکتشافی انگلیس ازقزوین به پرواز درآمده وپس ازبازرسی مواضع دفاعی جنگلی ها به زمین نشست ومتعاقب آن توپخانه سنگین روسها به غرش درآمد وهرگلوله اش به هدفی اصابت می کرد جنگلی هانیزبا شلیک تفنگ پاسخ می دادند.دراین هنگام دستجات سواره وپیاده نظام یورش بردند وجنگهای تن به تن شروع گردید.
درسنگراول که بالای پل سابق منجیل (محل فعلی سد سفید رود) واقع درهمانجا است که دنسترویل به فحاشی بیچارخف به رئیس پست قراولان اشاره می کند وهیجده نفربه سردستگی محمود خان ژولیده ازآن دفاع می کردند تا نفرآخرکشته شدند.سردسته این عده (ژولیده )راکه هنوزنمرده بود جهت مداوا به قزوین بردند ولی اوحاضرنشد که جراحاتش بوسیله انگلیسی ها التیام پذیرد ومی گفت :مرگ رابه مرهم گذاری دشمنان ترجیح می دهد.
مقتولین جنگ که نعششان درصحرای منجیل مانده بود صبح روزبعد بوسیله اهالی دفن گردید.براوین (نخستین سفیرکبیرشوروی بعد ازانقلاب کبیر)بیانیه ای متعاقب واقعه منجیل درطهران بیرون داد که درآن این جملات زیردیده می شد:
«قزاقان تحت فرماندهی بیچارخف که درمنجیل ورودبارجنگ جریان دارد وفدائیان استقلال ایران رابه خاک وخون کشیده اندمتفقین نبوده اند،داوطلب وزرخرید جهانگیران انگلیسی اند».

منبع «کتاب سردارجنگل -ابراهیم فخرایی